شهرستان ادب: با اقبال عمومی نسبت به رمان «لبخند مسیح» که روایتگر آشنایی پسری تازه مسلمان با دختری ایرانی در کشاکش تردیدهای مذهبی بود، نام «سارا عرفانی» به عنوان بانوی نویسنده ی جوان مذهبی بر سر زبان اهالی ادبیات افتاد. عرفانی از نویسندگان جریان ادبیات انقلاب اسلامی محسوب می شود که بدون واهمه از برخوردها و واکنش های روشنفکرانه نسبت به اعتقادات و جهان بینی شخصی خود، تلاش می کند تا در عین حفظ استانداردهای عمومی داستان نویسی و رعایت اصول فرم و ساختار، مفاهیم مورد نظر خویش را که عمدتاً رنگ و بوی دینی و مذهبی دارند به مخاطب عرضه کند. چندی پیش خبری مبنی بر انتشار قریب الوقوع اثر تازه ای از این نویسنده در فضای مجازی دست به دست شد. به همین بهانه تصمیم گرفتیم تا نگاهی به اثر قبلی این نویسنده، «هدیۀ ولنتاین» بیندازیم که در نمایشگاه کتاب امسال مورد استقبال فراوانی قرار گرفت.
مجموعه داستان «هدیهی ولنتاین» اثر سارا عرفانی نویسندهی جوانی است که در رشتهی الهیات، گرایش فلسفه اسلامی تحصیل نمودهاند. این مجموعه، شامل نه داستان کوتاه است، که اغلب آنها به مسائل امروز جوانان و دغدغه های آنها نسبت به موضوعات دینی پرداخته است. برخی از این داستانها، از نوشتههای سالهای نخست نویسندگی سارا عرفانی است. از دیگر کتابهای منتشر شده توسط این نویسنده، میتوان به لبخند مسیح، از جنس خدا، دلاور مرد سیستان، سردار استقامت، پروانهای که سوخت، زنگ عبور، رو به آسمان، صد درجهی سانتی گراد و عطر عطش اشاره کرد. مجموعه داستان هدیهی ولنتاین، که نقد آن در ادامه خواهد آمد، توسط انتشارات نیستان، در ۱۳۳ صفحه منتشر شده است.
«هدیهی ولنتاین» داستان مهر و جدایی آدم هایی است که ممکن است هر روز آنها را ببینیم، اما ندانیم که در درون شان چه می گذرد. به گفتهی سارا عرفانی، همه این داستانها با موضوع دین نوشته نشده؛ اما روح حاکم بر این مجموعه در کنار دغدغههای شخصی نویسنده، موضوع دینداری در جهان معاصر است.
نویسندهی این مجموعه در میان مردم معمولی قرن حاضر و در بطن انقلاب اسلامی زندگی کرده و دغدغههای روزمره آنها را موضوع و پایهی داستانها و قصههای خویش قرار داده است. ارتباط جدی سارا عرفانی با وقایع و دغدغههای اجتماعی در حضور معنویت و حقیقتی که از میوههای انقلاب اسلامی است، به آثار او ویژگی خاصی بخشیده و او را به نویسنده ای مردمی تبدیل میکند. این ویژگی خاص، ویژگی مثبتی است که در غفلت خاص نویسنده بزرگترین ضربه را به آثار او وارد میکند و سبب میشود ماجراها بدون نویسنده و هنر او مسیر خود را به پیش برد. حال آن که در صورت حضور فعال نویسنده در روایت وقایع و استفاده از خلاقیت خویش برای قوت بخشیدن به ابعاد مختلف ماجرا میتوان از خلق روایتهای یکنواخت اجتناب کرد؛ که این نکته تا حدی در این اثر مورد غفلت واقع شده است. انتخاب راوی اول شخص در برخی از داستانهای این مجموعه، موجب ارتباط قوی و صمیمیت بیشتر، بین داستان و مخاطب و در نتیجه کشش مخاطب تا انتهای داستان، میشود.
از جمله ضعف های قابل لمس دیگر در این اثر، نثر یکنواخت آن میباشد. به طور مثال در داستان «صدف» که فضای قصه، ناامنی، ترس، پنهان کاری و بی اعتمادی را تداعی میکند، همان نثری به کار برده شده است که در داستان شاعرانه «حضور آسمانی» و یا «نگاه ماه» استفاده شده است. به همین صورت با وجود فضاهای متفاوت در هر یک از داستانهای «پارسا»، «به خاطر تو»، «در آخرین نگاهش» و «هدیه ولنتاین»، نثر آنها یکنواخت و یکدستند. در نهایت میتوان گفت، نویسندهی این کتاب از خود ما سخن میگوید و با داستان هایش قادر است تداعی کنندهی زندگی، مسائل و دغدغههای ساده و روزمرهی همهی ما باشد. مسائلی که گاه در پیچ و تاب زندگی به لغزشگاههایی تبدیل میشوند و حضور یک نویسندهی حکیم، می-تواند از تبدیل این سنگریزهها به کوههای غیر قابل حمل پیشگیری کند.
در داستان «به خاطر تو»، از لحن عامیانه استفاده شده است و راوی اول شخص میباشد. در این داستان، از آشنایی و نزدیکی تدریجی دو نفر با دو دیدگاه متفاوت و به دنبال آن ایجاد علاقه و تأثیرش بر روی خلقیات فردی، سخن به میان آمده است.«پارسا»، از ایجاد نور معرفت و یقین، در اندیشه و قلب نوجوانی سخن می-گوید، که با وجود محدودیتها در راه کسب معرفت، دست از تلاش بر نمیدارد.داستان «نگاه ماه»، از جانبازی میگوید که قدرت فهم سخن و رفتار زمینیان را ندارد اما الهامات ملکوتیان را میفهمد. در این داستان، راوی اول شخص میباشد. نویسنده، این داستان را در سال ۱۳۸۰ به رشتهی تحریر در آورده است.«صدف»، داستانی است که هر روز برای بسیاری از نوجوانان و والدین ما رقم میخورد. نوجوانانی که با پنهان کردن اعمال خود از والدین، دچار اشتباهاتی میشوند که آیندهشان را تحت تأثیر قرار میدهد؛ و والدینی که با اتخاذ شیوهی تربیتی نادرست، آزادیهایی در اختیار فرزندان خود قرار میدهند و با دیدن نتیجهی آن مجبور به صلب این آزادیها میشوند.«هدیهی ولنتاین»، با روایت اول شخص، گویای قرارگیری بر سر دو راهی عشق و ایمان است.در داستان «حضور آسمانی» نیز راوی اول شخص است. این داستان، با شکوههای همسر یک شهید آغاز شده و با حضور آسمانی آن شهید و مستحکم ساختن یقین همسر او از لطف خداوند خاتمه مییابد. این داستان، در سال ۱۳۷۹، نوشته شده است.در داستان «از پشت ابر»، با بیان حدیث پیامبر: «هر کس بمیرد، در حالی که امام زمانش را نشناخته باشد، در نادانی مرده است.»، اشاره به عدم شناخت بسیاری از ما، نسبت به امام زمان دارد.داستان «یک مدل خاص»، تصمیم بزرگ دختر و پسری برای جایگزین کردن یک کار واقعاً با شکوه به جای یک کار به ظاهر با شکوه، و مخالفت والدین دختر را به تحریر در آورده است.در داستان «در آخرین نگاهش» که طولانیترین داستان این مجموعه است، وقایع معماگونه کنار هم چیده شدهاند و خواننده با حل کردن یک پازل، لذت داستانی را احساس میکند و در نهایت به گرهگشایی میرسد. این شیوه، جذابیت لازم را برای مخاطب به وجود آورده است. در این داستان، راوی اول شخص است و در واقع این داستان از زبان دو راوی مختلف بیان میگردد.
نویسنده در این کتاب با بیان داستانهایی که ممکن است پیامشان برای مخاطب جدید نباشد، به فرمی تازه، زیبایی خاصی به مضمون داده است. در انتها باید گفت نویسنده تا حدی به مقصود اصلی خود که بیان مسائل امروز جوانان و دغدغه های آنها نسبت به موضوعات دینی میباشد، دست یافته است.
منبع: شهرستان ادب
نقد هدیه ولنتاین
تنهاییهای پر هیاهو؛ نگاهی به مجموعه داستان «هدیۀ ولنتاین» نوشته سارا عرفانی
یادداشتی از مرجان اصغری
با اقبال عمومی نسبت به رمان «لبخند مسیح» که روایتگر آشنایی پسری تازه مسلمان با دختری ایرانی در کشاکش تردیدهای مذهبی بود، نام «سارا عرفانی» به عنوان بانوی نویسنده ی جوان مذهبی بر سر زبان اهالی ادبیات افتاد.