خبرگزاری تسنیم:حجتالاسلام نقویان گفت: اگر چه نظر دادن درباره مکتوبی که نویسنده سال ها برای آن زحمت کشیده، در مدتی کوتاه سخت است اما باید گفت امروز جوانان ما در عرصه فرهنگی تشنه معارف جدیدی هستند
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یازدهمین نشست باشگاه کتاب با موضوع نقد و بررسی کتاب پنجشنبه فیروزهای با حضور نویسنده کتاب سارا عرفانی، قاسمعلی فراست، سید مظفر شجاعی و سهیلا گلستانی در فرهنگسرای انقلاب اسلامی برگزار شد.

در ابتدای این نشست سهیلا گلستانی بازیگر به خواندن بخشهایی از این رمان پرداخت و پس از آن سارا عرفانی درباره کتاب خود صحبت کرد.
عرفانی درباره انتخاب موضوع این رمان گفت: دوست داشتم داستانی بنویسم که مرتبط با فضای زیارت باشد و در عین حال جذابیت داشته باشد. شاید اگر یک داستان صرف زیارت جذاب نباشد و من خواستم این اردوی دانشجویی به داستان جذابیت ببخشد. همچنین پیچیدگی ارتباط دانشجویان به هم و … باعث میشود که خواننده از خواندن آن لذت ببرد.
وی همچنین درباره اینکه آیا تجربه چنین اردوهای دانشجویی داشتهاند یا نه گفت: من تجربه چنین اردوهایی را داشتم و شیرینیهایی که در آن بود به من در نوشتن کتاب کمک بسیاری کرد.
عرفانی درباره اینکه این کتاب توسط چه گروه خاصی خوانده میشود گفت: من دوست داشتم داستان را طوری بنویسم که برای همه مفید باشد و نه حتی خیلی دخترانه باشد و نه خیلی پسرانه باشد. حتی اگر شاید افراد با سن بیشتر نیز آن را بخوانند از آن لذت ببرند. به نظرم هر کس این کتاب را میخواند برداشتی از این کتاب دارد.
وی سپس به مدت زمان ۴ ساله نوشتن این کتاب اشاره کرد و گفت: زمانی که دختر من یکساله شد توانستم به نوشتن این کتاب فکر کنم. آیده آن را یکی دو ماه در ذهن پرورش دادم و البته فکر میکردم که داستان یکساله تمام خواهد شد اما زمانی که وارد نوشتن شدم، نوشتن کتاب به همراه بچه کار را برای من سخت میکرد. در ابتدا فکر میکردم رمان کوتاهتر باشد و نهایتا تا ۲۰۰ صفحه شود اما طولانیتر شد.
در ادامه جلسه قاسمعلی فراست به صحبت پرداخت.
فراست گفت: در ابتدا باید به خاطر آرایش صحنهها و زحمت دوستان در فرهنگسرای انقلاب تشکر کنم. به نظرم این فضا تبدیل بازآفرینی حضور در صحنهای امام رضا است. از خانم عرفانی که به قلم و اندیشه پرداختند تشکر میکنم چرا که در روزگاری که ادبیات جدی گرفته نمیشود پرداختن به آن بسیار مهم است.
وی ادامه داد: باید به نکات خوبی که من را به خواندن این داستان جذب کرد اشاره کنم. نکته اول خوشخوانی این کتاب است. داستان نباید به گونهای باشد که خواننده آن را دوبار بخواند و یا با خواندن بار اول مجبور شود که دوباره برگردد. نکته دوم این است که در روزگاری که دین وسیله کاسبی شده است و عدهای از آن نان میخورند خانم عرفانی به دین میپردازد. شریعتی جملهای دارد که میگوید حسین (ع) به عده کمی آزادی داد و در مقابل به عده بسیاری نان داد در نتیجه پرداختن به چنین موضوعی در متن خود ارزشمند است.
فراست در ادامه و درباره اینکه میتوان بخشهایی از این کتاب را حذف کرد گفت: به نظرم نمیشود بخشهایی از کتاب را برداشت اما همین بخشها میتوانست کوتاهتر باشد. برای مثال در آن قسمت راجع به کتاب زیارت جامعه کبیره توضیح زیادی داده میشود. باید دقت کرد که کتاب با حادثهای شروع شده و پیش درآمدی دارد اما این حادثه تمام شده و ما تا صفحه ۲۳۷ کتاب از جزئیات آن بیخبریم. ای کاش یک مقدار کتاب ریزبافتتر شده بود به نظرم یکی از هنرهای نویسندگی جرات و جسارت حذف کردن است. درست است که تک تک کلمات از روح و جان نویسنده است اما شرط آن است که جرات حذف آنها را داشته باشد.
این منتقد کتاب در پاسخ به این سوال که نوشتن کتاب برای گروهی خاص صرف فروش بالا است، گفت: در کشور ما قشر دانشجو درصد قابل تاملی است اگر این گروه کتابخوان باشند تیراژ کتاب با این موضوعات بالا میرود و اینکه ما برای گروهی بنویسیم تا فروش آن زیاد شود نگاهی اقتصادی است که من بسیار زیاد با آن موافقم و در حقیقت یکی از نگرشهای فرهنگ اقتصادی همین موضوع است. اما باید دقت کرد که اگر میخواهیم جامعه را کتابخوان کنیم باید به سراغ بچههای کوچکی که هنوز مدرسه نرفتهاند برویم.اگر آنها شیرینی کتاب خواندن را بچشند امکان ندارد که هیچ وقت کتاب را کنار بگذارند.
در بخش دیگری از این جلسه سید مظفر شجاعی به صحبت پرداخت.
وی در سخنان کوتاه خود گفت: نگاه ما به این رمان صرفا نگاه دانشجویی نیست و مخاطب این کتاب همه هستند. یکی از تمهیدات ما برای این کتاب بحث مناسبتها است. به نظر من این کتاب، کتابی خاص است و از طرفی دیگر بحث فضای دانشجویی، فضای مهمی است که باید به آن پرداخته شود. چرا که دانشجویان ما که باید دنبال جویندگی درس باشند در فضایی قرار گرفته که انگار دانشآموز شدهاند و به کتاب و جزوه بسنده میکنند.
در ادامه سارا عرفانی در پاسخ به شیوه روایت و پنهان کردن اطلاعات در کتاب خود گفت: معمایی که از نظر بقیه کم کم در داستان گشوده شده است از نظر من معمای اصلی نیست و اصل داستان من این نمیباشد. البته برای جذابیت این کار را کردم تا مخاطب همراه من بیاید البته باید دقت کرد که اینگونه نبوده که من از دادن اطلاعات اصلی، تا آخر داستان خودداری کنم.
قاسمعلی فراست در بخش دیگری از سخنان خود به شیوه روایت و راوی داستان این کتاب پرداخت و گفت: من این داستان را مدرن گرفتم چرا که روایت مدرن است. راوی داستان در جاهای مختلف عوض میشود و این خود دلیلی بر این موضوع میباشد. نویسنده زمان داستان را میشکند و به خاطر بازگشتها از فضای کلاسیک خارج شده و به فضای مدرن وارد میشود. درباره پیشدرآمد که در ابتدای کتاب آمده است باید گفت که پیشدرآمد معمولا برای کتابهای پژوهشی است در صورتی که پیش درآمد در اینجا جزء اصلی داستان است. شاید این موضوع به خاطر این است که نویسنده خواسته روایت روزهای مختلف را در فصلهای مختلف بیاورد. اگر من جای نویسنده بودم این پیشدرآمد را با عنوان فصل صفر در ابتدا میآوردم.
این منتقد راجع به شخصیتپردازیها در کتاب گفت: در این کتاب شخصیتهای را میتوان به راحتی تعریف نمود که این موضوع بسیار خوب است. برای مثال غزاله و سلمان آدمهای مذهبی هستند اما نکته مهم این است که باید دید آیا گویش در مقابل این موضوع میباشد یا خیر. به نظرم گویشها نیز در داستان درست آمده و به دقت به آنها پرداخته شده است. در حوزه شخصیتها نیز برای مثال مادر غزاله را ببینید که آدم دست به خیری است اما زمانی که برای دخترش میشود سختگیری میکند. خود این موضوع یک شخصیت است. برای من بهترین شخصیتی که به داستان و فن آن نزدیک شده شهاب است. نویسنده در کتاب خود هم آدمهای خوب را آورده و هم آدمهای بد را نشان داده است. مثلا مسلمان را داریم که در مقابل مامور جاهل آستان قدس را هم داریم.
فراست در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: زمانی که با زاویه دید اول شخص مینویسیم ۳ خطر دارد چرا که ممکن است به یادداشتنویسی، خاطرهنویسی و یا گزارشنویسی مبتلا شویم. البته نباید فراموش کرد که این زاویه دید بسیار کاربردی میباشد.
در پایان این جلسه حجتالاسلام و المسلمین نقویان که نتوانست در این جلسه شرکت کند در گفتوگویی تلفنی به بیان صحبتهای خود راجع به این کتاب پرداخت.
وی گفت: اگر چه نظر دادن درباره مکتوبی که نویسنده سال ها برای آن زحمت کشیده، در مدتی کوتاه سخت است اما باید گفت امروز جوانان ما در عرصه فرهنگی تشنه معارف جدیدی هستند. فکر میکنم این کتاب یک نگاه و ادبیات جدید به مفاهیم دینی میباشد بویژه اینکه نویسنده یک منشور چند وجهی را در کتاب به نمایش گذاشته است که هم نگاه جمعی به سنت و مدرنیت داشته است. جوانی که دانشجو است و با دنیای روز در ارتباط است عشق پاکی در دلش جوانه زده و کم کم با امام رضا (ع) گره میخورد و با زیارت جامعه کبیره آشنا شده و با آن عجین میشود و این نگاهی است که قابل پروراندن است و نویسندگان باید این نگاه را ادامه دهند.
در پایان این جلسه از سارا عرفانی تقدیر به عمل آمد.
انتهای پیام/
منبع: http://www.tasnimnews.com/Home/Single/725445